دنیای بعد از اسرائیل چگونه است
تاریخ انتشار: ۲۹ مهر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۹۳۰۱۷۱
گروه زنان و جوانان خبرگزاری فارس: ساعت زنگ میخورد. یک لحظه بند دلم پاره میشود و پشت بند صدای زنگ ساعت منتظر یک صدای مهیب در دوردست یا شاید حوالی خانه میمانم. چند ثانیه بیشتر طول نمیکشد که یادم میآید همه چیز تمام شده و دیگر از بیدار شدن با صدای انفجار خبری نیست. ناخودآگاه لبخند میزنم و بلافاصله چشمهایم تر میشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
صدای بچه ها من را به خودم میآورد. دارند لباس مدرسه میپوشند و با هم شوخی میکنند، تا صبحانه را حاضر کنم پدرشان هم بیدار شده و حالا شوخیهای او هم قاطی خنده بچهها شده. صدا میزنم: « بچهها بجنبید، مدرسهتان دیر شد» یک لحظه صدای خودم توی سرم میپیچد، «مدرسه»، « دیر شدن»، «بچهها باید به مدرسه بروند»
انگار همین دیروز بود که داشتم به بچهها که طبق عادت صبح برای مدرسه رفتن بیدار شده بودند میگفتم « مدرسهها تعطیل شده، گفتند خطر بمباران هست، فعلا بچهها مدرسه نیایند» نبیله با ناراحتی میگوید: « امروز میخواستیم شعر آزادی را که حفظ کردهایم با بچهها بخوانیم» میگویم: « شعر آزادی را برای من بخوان تا یادت نرود، حتما یک روز با همکلاسیهایت هم آن را خواهی خواند»
دیروز در مدرسه نبیله همکلاسیهایش شعر آزادی را خواندند. محمد و حنین هم از طرف مدرسه دعوت شده بودند. قاب عکس نبیله را محمد نگه داشته بود. چند نفر دیگر از بچهها هم قاب عکس خواهر یا برادر شهیدشان همراهشان بود. بچهها در قاب میخندیدند، خوشحال بودند که بالاخره آن روزی که در گروه سرود با هم شعر آزادی را بخوانند، رسیده است، انگار با نگاهشان از داخل همان قابها به خواهرها و برادرهایشان که در میانههای سرود اشک از چشمشان جاری شد میگفتند: گریه نکنید، ما با شماییم و با هم سرود را زمزمه میکنیم، خوشحال باشید که آزاد شدیم و سرودش را با صدای بلند میخوانیم»
بچهها صبحانهشان را خوردهاند و دارند کیفها را به دوش میاندازند. یکی یکی بغلشان میکنم، بچهها نگاهشان به پدر میافتد که مثل هر روز با قاب عکس نبیله روی دیوار خداحافظی میکند. محمد و حنین هم با نبیله خداحافظی میکنند و میروند. با قاب عکس دختر شهیدم و پشت پنجره میروم تا رفتنشان را تماشا کنم. باید باور کنم که این روزها هیچ موشک و بمبی جان همسر و فرزندانم را خارج از این خانه تهدید نمیکند، باید باور کنم مثل چندماه قبل نباید به این فکر کنم که این آخرین دیدار و آغوش من با فرزندانم بود. چندساعت دیگر بچهها مثل همه بچههای دیگر در دنیا به خانه گرم خودشان برمیگردند و درحالی که از روزی که گذشت برای همین تعریف میکنند، پای تلویزیون مینشینند و گاهی هم از خستگی همانجا خوابشان میبرد.
سخت است ولی باید باور کنم که دیگر قرار نیست خواب شیرین بچهها با صدای بمب و موشک آشفته شود، دیگر لازم نیست زندگی را رها کنیم و بچههای متعجب و سرگردان را زیربغل بزنیم و به پناهگاه برویم. پناهگاههایی که اسمشان پناهگاه بود و هیچوقت قرار نبود در امنیت کامل باشند. ما اسیر دشمنی آنقدر کثیف بودیم که حتی در پناهگاه هم خیالمان از حفظ جان خودمان و فرزندانمان راحت نبود. مگر آدمیزاد چقدر جان دارد که هر لحظه را با ترس از مرگ زندگی کند. مرگ ما شهادت بود اما حق زندگی هم از ما گرفته شده بود. تنها به جرم اینکه سرزمین اجدادی خود را تسلیم قومی زورگو، دروغگو و جعلی نمیکردیم.
حالا اما کابوس تمام شده و ما کلیدهای خانههایمان را که سالها نگه داشته بودیم در دست گرفتیم و برگشتیم. خانهها نبودند، برای خیلی از بچهها پدر و مادری نبود، برای خیلی از پدر و مادرها فرزندی نبود، اما امید بود و بالاخره ما آزاد شده بودیم و آزادی را باید زندگی کرد.
اشکهایم روی قاب عکس نبیله میچکد. اگر الان بود 10ساله بود و همراه محمد و حنین به مدرسه رفته بود ولی نبیله و نبیلهها رفته بودند تا سند حقانیت ما در چشم دنیا باشند. به خودم قول داده بودم جلوی نبیله گریه نکنم. دختر شهیدم این روزها حتما چشمش به شادی ماست و از ما توقع دارد به جای او هم در فردای آزادی شادی کنیم. قاب را بالا میگیرم تا از پشت پنجره چراغانیهای خیابان را به نبیله نشان میدهم و یک بار دیگر برایش تعریف کنم: چرخ روزگار بعد از هفتاد و اندی سال طوری چرخید که زورمان به غاصب خانههایمان رسید، چندماه پیش برای همیشه از این سرزمین بیرونشان کردیم و جشن پیروزی گرفتیم. رویایمان محقق شدو حالا فلسطین برای خود فلسطینیها است.
برایش تعریف میکنم: مردم دارند کمکم شهر را میسازند، از کشورهای دیگر هم به ما کمک میکنند. صبحها صدای بچههای مدرسهای و مردها و زنانی که سر شغل خود میروند، در خیابان میپیچد، بازارها شلوغ است و مردم وقتی در خیابان از کنار هم میگذرند به هم لبخند میزنند. خانهها امن است و حریم خانوادهها حفظ. دلها هم آرام است و چهرهها پر از غرور پیروزی.
دختر شهیدم؛ شاید تا سال دیگر از این خانههای موقت به خانههای خودمان برویم.خانهای که دیگر خراب نشود و کسی زیر خرابههایش دنبال عزیرانش نگردد، کوچه و محلههایی میسازیم که به جای صدای ضجه مادر فرزند از دست داده و فریاد پدر بیخانمان شده، صدای بازی و شادی بچهها در آن بپیچد و پرندهها روی درختهای زیتونش آواز بخوانند.
دیگر آسمانمان اگر تیره شود از اثر بمب و گردوغبار نیست. باران باریده است و همه در خانههای گرم خود قطرههای باران را از پشت پنجره به هم نشان میدهیم و کنافه نابلسی میخوریم.
دختر شهیدم، جای تو خالی است اما در روزهای رویایی بعد از آزادی فلسطین عزیزمان، به عنوان یک مادر سرم را بالا میگیرم و میگویم در راه آزادی حتی پاره تن از دست دادم، اما عقبنشینی نکردم و پای سرزمینم مقاومت کردم.
حالا من و همه مادران فلسطینی با یک چشم خنده و یک چشم گریه، مثل همیشه آستینهای همت را بالا میزنیم تا سرزمین مادری را دوباره بسازیم و قاب عکس شهیدمان را به نشانه غرور و سربلندی به جای جایش بیاویزیم.
پایان پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: فلسطین غزه آزادی شعر آزادی دختر شهیدم قاب عکس خانه ها بچه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۹۳۰۱۷۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پشت پرده ساخت اسکله روی هزاران تن آوار خانههای فلسطینیان
در هفتههای اخیر، ایالات متحده و اسرائیل کار ساخت یک بندر به بهانه کمک رسانی به غزه در مساحتی به وسعت ۲۷۰ دونم را آغاز کردند. (هر دونم یک هزار متر مربع در نظر گرفته میشود).
به گزارش فارس، به گفته پنتاگون، اسکله قرار است از اوایل ماه می (اردیبهشت) آغاز به کار کند و در مرحله اول امکان رسیدن ۹۰ محموله در روز از طریق کشتیها فراهم است و سپس تا ۱۵۰ محموله خواهد رسید.
ارتش رژیم صهیونیستی و دولت آمریکا مایل نیستند که این اسکله بندر خوانده شود، اما یک منبع سیاسی ماه گذشته به وبگاه اسرائیلی کالکالیست گفت که این احتمال وجود دارد که اسکله موقت بعداً دائمی شود.
با این حساب معلوم میشود که حتی پس از افتتاح اسکله هم راه اصلی انتقال کالا به نوار غزه راه زمینی است که این روزها تحت فشار بین المللی و با انتشار گزارشها درباره بروز بحران انسانی و گرسنگی در غزه روزانه صدها کامیون از گذرگاههای رفح و کرم ابوسالم وارد میشود
طرح احداث بندر در ساحل غزه را جو بایدن رئیس جمهور آمریکا دو ماه پیش با ادعای افزایش کمک رسانیها به نوار غزه با وجود چندین گذرگاه در مرز این منطقه ارائه کرد و انتظار میرود قریب به یک هزار نظامی آمریکایی برای اجرای این طرح در غزه مستقر شوند.
ناظران و گزارشهای متعدد مطبوعاتی بر این باورند که احداث این بندر واقعاً به دلایل انسانی مرتبط نیست، بلکه با تشدید محاصره انسانی و اقتصادی بر روی ساکنان نوار غزه که از سال ۲۰۰۶ در معرض محاصره شدید قرار گرفته اند، مرتبط است.
دریای غزه یک ریه اقتصادی برای ساکنان نوار غزه محسوب میشود که در ساحل آنجا پروژهها، مغازهها و فروشگاهها دایر شده و همچنین منبع امرار معاش هزاران ماهیگیر است که سالهاست از سوی رژیم صهیونیستی با خطرات متعددی از جمله تیراندازی به سمت ماهیگیران روبرو بودهاند.
فتحی ریاض مهندس فلسطینی به آناتولی گفت: احداث بندر با استفاده از صدها هزار تن نخاله از آوارهای خانههای مردم نیاز دارند، یعنی همه آنها از همه مناطق شهر غزه جمع شوند، زیرا این آوارها به بندر جدید نزدیک هستند.
وی افزود: حمل این حجم از آوارها مستلزم تعداد زیادی کامیون و بولدوزرهای غول پیکر است و نمیتوان به ماشین آلات موجود در این بخش از شرکتهای داخلی غزه اتکا کرد، زیرا دارای قابلیتهای ضعیفی هستند.
مهندس فلسطینی گفت که دهها خودروی سنگین در هفتههای گذشته وارد غزه شدهاند و هماکنون انتقال حجم عظیمی از آوار را از خانهها به بندر جدید آغاز کردهاند.
هشام خریسات کارشناس اردنی در امور نظامی و استراتژیک به خبرگزاری آناتولی گفت: هزینه اولیه این اسکله ۳۵ میلیون دلار برآورد شده است که آمریکا آن را پرداخت خواهد کرد و عمق آب خور کشتیها در اسکله کمتر از ۱۷ متر نخواهد بود تا همه کشتیهای کمک رسانی را در آنجا جای دهد.
در هشتم مارس گذشته نیز، گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد در امور حق غذا، مایکل فخری، پیشنهاد آمریکا برای ساخت یک اسکله را محکوم کرد.
فخری گفت: اولین بار است که میشنوم کسی میگوید، ما باید از اسکله استفاده کنیم، نه مردم فلسطین و نه جامعه بشردوستانه درخواست اسکله نکردهاند.
نیت خبیث آمریکافخری این پیشنهاد بایدن را «بدخواهانه» و در راستای منافع انتخاباتی خود در آمریکا توصیف و تاکید کرد، ایالات متحده در عین حال که از اسرائیل برای حمله به غزه حمایت مالی میکند و به آن بمب و مهمات میدهد دم از کمک رسانی به فلسطینیان میزند.
محمد محمد المغیر مسئول بخش امداد نهاد دفاع مدنی غزه نیز در گفتگو با فارس گفته است که اتحادیه پیمانکاران فلسطینی خواهان عدم تعامل با رژیم اشغالگر در خصوص ساخت اسکله هستند، اما رژیم صهیونیستی شرکتهای پیمانکاری را تهدید کرده که باید با این رژیم همکاری کنند.
وی ساخت اسکله در ساحل غزه را از مطالبات و برنامههای دولت فلسطین در غزه خواند و گفت، اما حالا آمریکا و رژیم اشغالگر میخواهند این طرح را به نفع خود مصادره کنند.
بر اساس طرح کمک رسانی دریایی به غزه قرار است از قبرس به اسکله ساحلی غزه ارسال شود و در آنجا صهیونیستها ابتدا آن را بازرسی خواهند کرد، چیزی که در حال حاضر در مرزهای زمینی اتفاق میافتد که این خود به معنای تشدید بیشتر محاصره مردم غزه است.
در اواسط ماه مارس، یک کشتی حامل حدود ۲۰۰ تن غذا از بندر لارناکا در قبرس در یک پروژه آزمایشی برای باز کردن یک مسیر دریایی جدید برای رساندن کمکهای بشردوستانه به فلسطینیان نوار غزه که در آستانه قحطی هستند، به آنجا رسید.
به نام فلسطین به کام صهیونیستهادر همین حال وبگاه خبری وای نت رژیم صهیونیستی گفته که این رژیم میخواهد ترانزیت کالا از مبدا قبرس را فعال کند تا در شرایط تنش در جبهه شمالی اگر حزب الله با موشکهای خود بندر حیفا را مسدود کند، قبرس به عنوان مکان بارگیری موقت کالا به بنادر ایلات و اشدود در سرزمینهای اشغالی باشد.
وای نت آورده که بر خلاف گزارشهای خبری هدف اصلی از تاسیس بندر اسرائیلی در قبرس انتقال کمکها به غزه نیست، بنابراین این طرح به نام فلسطین، اما به کام اسرائیل است.
یک مقام آگاه هم به روزنامه اسرائیل الیوم گفته که اسرائیل میخواهد بندر لارناکا بخشی از کریدور ترانزیتی کالا برای اتصال هند به اروپا با عبور از اسرائیل باشد.
شخصی که امتیاز بهره برداری از بندر لارناکا را در اختیار دارد، میلیاردر اسرائیلی یاکیر گابای، یک تاجر اسرائیلی با تابعیت قبرسی است که کنسرسیوم Roundtown SA، بزرگترین شرکت تجاری املاک و مستغلات در آلمان را در اختیار دارد که کارش ترمیم بنادر و اسکله هاست و شرکای امتیاز بهره برداری از بندر لارناکا هم برادران ناکش هستند که امتیاز بهره برداری بندر ایلات را هم در اختیار دارند.